یه تنها زیر آسمون خدا

همه چی و هیچی

یه تنها زیر آسمون خدا

همه چی و هیچی

  • ۰
  • ۰

آزادگان

یه تنها زیر آسمون خدا - آزادگانیه تنها زیر آسمون خدا - آزادگان

آزادگان

 

سلام

سلام به همه ی اونایی که یه بغضی همین الان راه گلوشونو گرفته مثه من و اشکاشون میاد آهسته و بیصدا و گرم مثه من....اما تهِ همه ی اینا میگن خدایا شکرت که تورو حداقل دارم...

دیدین..گاهی بی بهانه یه حسی دلگیرت میکنه...دیدین چه خوبه که حس کنین...حتی اگه همه ترکتون کنن یا نباشن چقد مزه میده که مطمئن باشی خدا هست و پشت گرمیته..

خدایا بابت تمام اون لحظه هایی که هستی و حواسم بهت نیست خیلی شرمندم..خدایا چقد تو آرومم میکنی..گاهی حتی وقتی حس میکنم جوابمو نمیدی...همین که باهات حرف میزنم آروم میشم..

خدایا چقد خوبه که تو بی دریغ تمام لطفتو نصیب همه میکنی...

این هفته رو به همه ی آزاده هایی که نه تنها ازبند سلول هایِ زندانهایِ مخوفِ عراق رها شدن بلکه از اسارت نفسشون رها شدن تبریک میگم....

خداقوت دست مریزاد گل کاشتین....خداییش بعضی وقتا که به آدمای بزرگ فک میکنم از خودم میپرسم...اگه منم جای اونا بودم تاب میاوردم؟برای خدام برای دینم برای وطنم..برای ناموسم میگذشتم از خودم؟از وجودم...اینکه چه سختیایی میکشن کم نیست شوخی هم...اما...افسوس که چه راحت از خودمون میگذریم برای هرچی و هرکس که گاه اونقد ارزششون کمه که میمونم تو اینکه چه کوته بینم در چنین شرایطی...

یه جمله هست که خیلی دوسش دارم...

خدایا منو ببخش بابت تمام درایی که زدم اما خونه ی تو نبود

خدایا خیلی دوست دارم.....منو باتمام بدیام ببخش...

 



  • مهم نیست
  • ۰
  • ۰
یه تنها زیر آسمون خدا - آخرین روزهای بندگی آرامتر....یه تنها زیر آسمون خدا - آخرین روزهای بندگی آرامتر....

آخرین روزهای بندگی آرامتر....

 

سلام....

سلام بر آخرین روز و لحظه های ناب بندگی...البته نه برای بنده ی حقیر که برای بهترینهای حضرتش...

خدایا تو خودت خوب میدونی ته دل همه ی ما آدما چی میگذره...ته ِ تهِ دلای همه مون همیشه یه چیزی کمه و اون کمبود همیشه یه بغض میشه تو گلو...خیلی وقته فهمیدم که تویی دلیل اینهمه بغض...

خدایا نه که بگم از بس(نعوذبالله)بدی اینهمه بغض دارمآ...نه برعکس...از بس زیاد خوبی و من خیلی بدم...یا دنیای ما آدما حقیره در مقابل عظمتت شرمنده میشم و بغض میکنم ازینکه...چرا ماها اغلبمون تو رو به این خوبی زود فراموش میکنیم و میریم سراغ چیزا و آدمای دیگه...

فارغ ازینکه تو همه چیز و همه کس و همه ی امیدهای مایی...

خدایا یه حق تموم اون آدمایی که سعی کردن تا جاییکه میتونن تو جبران بزرگیت کم نذارن...آدممون کن و فراموشمون نکن..و کمک کن بی تو نمونیم...حتی اگه اشتباهی فراموشت کردیمو ناسپاسی

 یادمون بنداز کی بودیم..چی بودیم...چی هستیم و چرا هستیم....

خدایا اگه مث بچه ها رفتیم دنبال آبنبات و مامانمونو گم کردیم....تو فرشته هاتو مثه همون پلیسای مهربون بفرست کمکمون تا تو رو پیدا کنیم...آمین

این شب آخری حسابی التماس دعا.....

  • مهم نیست
  • ۰
  • ۰
یه تنها زیر آسمون خدا - سلام بر علی علیه السلامیه تنها زیر آسمون خدا - سلام بر علی علیه السلام

سلام بر علی علیه السلام

 

بنام آنکه انسان را چو آفرید فرمود:فتبارک الله احسن الخالقینو برای این بندگان قدر ناشناس نیز چون شب قدری را برای توبه و انابه و قرب قرار داد....حاشا که بد بندگانیم...قدر ناشناس و متوقع....

 دوباره سلام این بار سلام بر مولایمان علی علیه السلام و بر دوستدارانش

آقا جان دلتنگیهایمان را که برایتان می آوریم شرمنده می شویم اما افسوس که باز هم خطاها را از سر میگیریم....

با شما حرف زدن بزرگترین حسنش آرامشی ست که هدیه میکنید...شاید ما بندگانی خطاکار باشیم اما خوب یادمان هست و خواهد ماند که شما بزرگوارترینها هستید و خدای شما بزرگوار تر...راست میگفت او که خدا را اینچنین توصیف کرد:

چه خدای عاشقی که بنده خطا میکند و اوشرمسار است....اما شرم او از کرمش نشات میگیرد که همیشه درب توبه اش به روی همه باز است و شرم میکند از نبخشیدن....

خدایا تو که اینهمه خوبی و خوبی ات ذاتی است و تنها تو میتوانی آن را به کسی ببخشی...پس به همه ی ما خوبی را عنایت کن...تا در حق خودمان خوب باشیم...این خوب بودن در حق خود را تو میدانی....میدانی که غرض آنست که در حق خودمان ظلم نکنیم...همه ی ما میدانیم که هرگاه حتی اگر در حق کسی ظلم کنیم حقیقتا در حق خود ظلم نموده ایم چرا که عواقب آنرا در دنیا و آخرت برای خود خریده ایم....و گاه به بهایی اندک عذابی بس گران را ...و افسوس که ازین دست کارها کم نمیکنیم...خدایا خوبی را نصیبمان کن..

اینم یه شعر از جناب معینی کرمانشاهی:

با آنکه غرق خواهش نفسانیم هنوز

دیوانه ی عواطف انسانیم هنوز

خاکم به سر که نامه سیه میروم به خاک

مفتونِ رنگِ زندگیِ فانیم هنوز

فهم اینقدر نبود که دم بندم از سخن

شیرازه بندِ دفترِ نادانیم هنوز

یاران قسم به خاکِ سبکبارِ رفتگان

پاگیرِ این سرا زِ گرانجانیم هنوز

...آن قطره ام که در صدفِ تابناکِ عشق

چشم انتظار رحمتِ یزدانیم هنوز

 

در آخر هم باید بگویم که راست میگویند که:دل انسان بسان قطب نماست وقتی عقربه اش به سمت خدا می ایستد آرام میگیرد معبودا جهت عقربه ی دلهایمان را بسوی خودت نگهدار تا آرامش حقیقی روزی همیشگیمان باشد...که خود گفتی که با یاد تو دلها آرام میگیرد(الا بذکر الله تطمئن القلوب)

بازهم معینی کرمانشاهی چه زیبا میگوید:

...دلم سوخت در آتش قیدها      بسوزد قفس بندِ تن کاشکی....

الهی امشب دستان خالی هیچکس را خالی بر نگردان که نیک میدانم بر نمیگردانی و کمک نما اگر هر زمان دستمان را از سر غفلت از دستان پر مهرت رها کردیم تو آنقدر محکم بگیری تا مباد تباه شویم و به هلاکت افتیم      "یارب نظر تو بر نگردد"

 

  • مهم نیست
  • ۰
  • ۰
یه تنها زیر آسمون خدا - 23ساعت بندگی که نه عاشقییه تنها زیر آسمون خدا - 23ساعت بندگی که نه عاشقی

23ساعت بندگی که نه عاشقی

 

به نام آو که از همه به ما نزدیکتر است

سلام

سلامی به بلندای همت آنانکه برای رضای حضرت حق،از هرچه داشته اند و دارند،میگذرند

داشتم به این می اندیشیدم که مردمی که 23 ساعت روزه اند چگونه تاب می آورند،یافتم که عشقشان بس عمیق و حقیقی است،می اندیشیدم که آنانکه درجنگند ویا آنانکه در فقر مادی اسیرند چگونه تاب می آورند،یافتم که برای مقصودشان از هرچه دارند دریغ نمیکنند،چرا که وجودشان ازین حقیقت سرشار است که هرچه دارند مال اوست،خدای یکتای حکیم ...

جی پی واسوانی میگوید:

خدایا

تو در همه ی دنیا تجلی یافته ای،

درهمه جا حضور داری،

و در هر گامی در زندگی ام،ازمن مراقبت میکنی،

بنابراین از هیچ پدیده ای نمیترسم.

تو شاهد پندار، گفتار و رفتارم هستی،

آیا میتوانم رهایت کنم؟

هرجور که روزه هستین ،چه روزه ی به معنای کامل آن و چه روزه ای که از سر اجبار بیماری و غیره ناچار به خوردن و آشامیدن هستید و از عمق جان،حسرت روزه داران را میکشید،طاعاتتان مقبول حضرت حق باد....ملتمس دعای خیرتان هستم....

کاش همواره مهربانی های بی دریغ انسانها همچون زلالیشان در این ایام مبارک،می بود.....اما افسوس و صد افسوس که انسان فراموشکار است و سعادت مستلزم هشیاری....کاش فراموشکاری ما از جنس غفلت مباد....که نه تنها از سعادت دور می مانیم که حتی در جهت عکس آن هم سوق داده خواهیم شد...

کاش فراموش نکنیم که در محضر چه کسی به خطا و گناه می رویم،کاش یادمان باشد زمانی که چندان هم دور نیست باید جواب تمام لحظه هایمان را بدهیم،جواب تمام آنچه که کرده ایم و یا باید میکردیم....کاش فراموش نمیکردیم که چه چیزهایی داریم که آرزوی خیلیهاست.....و کاش قدردان این لحظه ها باشیم که میتوانیم در کمال آرامش و امکانات بندگی خدا را به جا آوریم و همچون مسلمین فلسطین و بحرین و محرومان سومالی و..تنها بدلیل اسلامشان محکوم به نسل کشی نیستیم.....بیایید دعا کنیم برای آرامش مسلمین جهان،بیایید دعا کنیم برای هشیاریمان....و دعا کنیم برای فرج هرچه سریعتر مولایمان حضرت ولی عصر ارواحنا فداه.....الهی آمین...



  • مهم نیست
  • ۰
  • ۰
یه تنها زیر آسمون خدا - شهادت حضرت زهرا سلام الله علیهایه تنها زیر آسمون خدا - شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

به نام آنکه تار وجودم را با پود خودش آمیخت و شدم انسان

دوستای گلم سلام.ایشالا که حالتون خوبه.؟قبل از هرچیز شهادت مظلومانه حضرت

فاطمه ی زهرا «سلام الله علیها»رو به همه ی دوستداران و رهروان مکتبش تسلیت

 میگم.اهل کدوم سرزمینی مهم نیست ِاینکه توبقیع نیستی مهم نیست ِمهم اینه

که دلت کجاست و هدف و مقصدت کجا؟میخواید براتون قصه ی فدکی که اینهمه

درباره ش حرف میزننو بگم؟آخه راستش خودم وقتی شنیدم خیلی برام جالب بود:

قصه از اونجا شروع میشه که به پیامبراکرم «صلی الله علیه وآله» ازجانب خدا وحی

میشه که برای این جنگ تنها خودش و حضرت علی«علیه السلام»بروند.فدک باغی

بود بزرگ و پرثمر که از آن یهودیان بوده...میروند و حضرتعلی«علیه السلام»به گفته

پیامبر «صلی الله علیه وآله»پای بر شانه های ایشانگذارده بر بالای دیوار باغ اذان

میگوید.....

از آنجا که در آن زمانه هنگامی اذان سر میدادند که مسلمانان پیروز میشدند پس

یهودیان درون باغ که گمان کردند درمحاصره اند و مسلمانان پیروز شدند ِپیش از هر

عمل دیگری یا با اشتیاق ِیا به اجبار و از ترس ِمسلمانشدند و برخی هم تنهاتسلیم

 شدنداما بر دین خود باقی ماندند.و به این سادگی فدک را بدست آوردند و پیامبر

«صلی الله علیه وآله» آنرا به حضرت علی «علیه السلام»وحضرتفاطمه ی زهرا

«سلام الله علیها»دادند.که این دوبزرگوار هم تمام ماحصل این باغ را برای فقرا و 

یتیمان و....مصرف میکردندو از آن هیچ برای خود بر نمیداشتند....و از آن جهت برای

 دشمنانشان ارزشمند بود که به خیال پلید خودشان فکر میکردند که مردم به خاطر

این سرمایه ست که دور آن بزرگواران را گرفته اند ِزهی خیال باطل که بی فدک هم

مومنان راستین همچو پروانه به دور شمع وجود آن بزرگواران خواهند چرخید تا شاید با

 سوختن آرام بگیرندو......

آتش زدن به خانه مولا بهانه بــــود         مقصود خصم کشتن بانوی خانه بود

آن شب قویترین سند غربت علی         تشییع مخفیانه و دفن شبانه بــــود

 



  • مهم نیست
  • ۰
  • ۰

کتاب...

یه تنها زیر آسمون خدا - کتاب...یه تنها زیر آسمون خدا - کتاب...

کتاب...

یادلیل المتحیرین

دوستای عزیزم سلام امیدوارم که خوب و سرحال باشید و هیچ وقت پشیمون نباشید ازبابت کارایی که

کردید ویا نکردید.امروز همه ی دوستام و هم دوره ای هام رفتن سر جلسه ی کنکور اما من ....نه.باورتون

 میشه من جای اونا استرس داشتم و دل تو دلم نبود ببینم کنکور ارشد امسال چه خبر بوده و

چطورشده. چندوقته دنبال کارم تا کمک خرج خودم باشم این ترم آخری اما امروز آخرین جاییکه رفتم

آموزش و پرورش بود که کاملا ناامیدم کرداز بابت تدریس .حقمه ُتقصیر خودمه وقتی تو کنکور کارشناسی

 بگم تربیت معلم نمیخوام نتیجه اش این میشه که اوناهم بگن ما تورو نمیخوایم .مهم نیست بی خیال

 کتاب میخونیم تا بلکه حداقل یه چیزی بارمون بشه. امروز اسم چنتا کتابو که خودم خیلی دوسشون

دارم بهتون پیشنهاد میکنم بخونید و بهترازهمه اینکه واسه خودتون داشته باشیدشون تاهروقت دلتون

واسشون تنگ شد بخونیدشون و حتی به دوستاتون امانت بدینشون:

۱-شازده کوچولو ترجمه ی محمد قاضی

۲-عشق بدون قیدوشرط

۳-نشان لیاقت عشق

فعلا اینا رو بخونید تابعد.....

اینم از نوشته های دلنشین خانمعرفان نظر آهاری-وبلاگ نفس عمیق

در آغاز هیچ نبود و کلمه بود و کلمه نزد خدا بود.خداوند اما کلمه هایش را به آدمی بخشید و جهان پر از

کلمه شد.


من اما از تمام کلمه های دنیا تنها یک کلمه را برگزیده ام و همه جمله هایم را با همان یک کلمه می

سازم.با همان یک کلمه حرف می زنم،شعر می گویم و می نویسم.آن یک کلمه هم فعل است و هم

 فاعل،هم صفت است و هم موصوف.احتیاجی به حرف اضافه ندارد.متمم نمی خواهد.هیچ قیدی هم

 ندارد.آن یک کلمه خودش همه چیز است.

و من با همان یک کلمه است که می بینم و راه می روم و نفس می کشم.با همان یک کلمه عشق می

 ورزم و زندگی می کنم.


آن یک کلمه غذای روح من است،بی او گرسنه خواهم ماند.خانه من است،بی او آواره خواهم شد.بی او

بی کس می شوم،غریب و تنها.این کلمه همه دارایی من است و اگر روزی شیطان آن را از من بدزدد،آن

قدر فقیر می شوم که خواهم مُرد.


من با همین کلمه با درخت ها حرف می زنم.آنها منظورم را می فهمند و برگهایشان را برای من تکان می

 دهند.این کلمه را به گنجشک ها که می گویم،در آسمان حیاطمان جشن می گیرندو با هم ترانه می

 خوانند.به نسیم می گویم،آن قدر ذوق می کند که شهر به شهر می چرخد و میگرددو می رقصد.و به ابر

 ها که می گویم،چنان خوشحال می شوند که یک عالم نقل و نبات برف و باران روی سرم می پاشند.


این کلمه،این کلمه عزیز و دوست داشتنی،حرف رمز من با همه چیز است. اما به آدم ها که می گویم ...


بگذریم،دلم گرفته،من زبان شما را بلد نیستم.من توی این شهر غریبم.کسی منظورم را نمی

فهمد،کسی جوابم را نمی دهد...اما تو فرق می کنی.تو از جنس آفتاب و درخت و پرندهای.تو آن کلمه را

بلدی و سالهاست که آن راگوشه قلبت نگه داشته ای.پس من آن رمز را به تو خواهم گفت.آن کلمه

 کوچک اسم بزرگخداونــــداست.



  • مهم نیست
  • ۰
  • ۰

امتحان...

یه تنها زیر آسمون خدا - امتحان...یه تنها زیر آسمون خدا - امتحان...

امتحان...

 

قبل از هرچیزسلام،که هم نام خداست و هم حامل آرزوی سلامتی ست.حالاآماده ای که با هم شروع کنیم به خوندن؟پس بسم الله...

 

 

 

امروز دیگه امتحاناتم تموم شد.اما همچنان تو امتحانات زندگی دست و پا میزنم.همیشه تو امتحانای الکی نمره ی بد میگیرم و تو امتحانات مشتی نمره ی خوبتر از بقیه.گاهی زیاد دونستن باعث میشه آدم فکرش به راه های گمراه و انحرافی کشیده بشه.و به سادگی به سادگیه نوشتن تصورات گمراه کننده زمانت میپره واسه اینکه دونسته های درستتو بنویسی ویاغلطاتو اصلاح کنی.همیشه میگم کاشکی اینهمه ای کاش نبود اما ازطرفی وقتی فکرشو میکنم میبینم اگه آدم کاشکی نداشت که دیگه انگیزه نداشت،بعبارتی میشه گفت که این چالش کردنه که به وجود آدما معنی میده.اما مهم اینه که توی سختیا همیشه خدارو یادمون بیاریم مطمئن باشید اگه از ته دل صداش کنید حتی با یه فریاد بیصدا بازم صداتونو خوب خوب میشنوه.یکی میگفت :خداوند بینهایت است اما به قدر نیاز تو فرود می آید،به اندازه آرزوهایت گسترده میشودوبه اندازه اعتقاد تو کارگشاست،پس فقط اراده و آرزوکن و از خدا بخواه.او تورا یاری میدهد اما همیشه این تو باید باشی که بااراده و عملت ثابت میکنی که لایق دریافت کمک از سوی خداوندمهربون ،یاهمون رفیقی که هیچ وقت تنهات نمیذاره حتی اگه تو تنهاش بذاری،هستی.

خدا

آن حس زیباییست

که درتاریکی صحرا،زمانیکه هراس مرگ میدزدد سکوتم را

یکی مثل نسیم دشت میگوید:

کنارت هستم ای تنها و

دل آرام میگیرد.

 

 

 واین آغاز انسان بود.

از بهشت که بیرون آمد، دارایی اش فقط یک سیب بود. سیبی که به وسوسه آن را چیده بود و مکافات این وسوسه هبوط بود.

فرشته ها گفتند: تو بی بهشت می میری. زمین جای تو نیست. زمین همه ظلم است و فساد.

انسان گفت: اما من به خودم ظلم کرده ام. زمین تاوان ظلم من است. اگر خدا چنین می خواهد، پس زمین از بهشت بهتر است.

خدا گفت: برو و بدان جاده ای که تو را دوباره به بهشت می رساند از زمین می گذرد؛ زمینی آکنده از شر و خیر، آکنده از حق و باطل، از خطا و از صواب؛ و اگر خیر و حق و صواب پیروز شد، تو باز خواهی گشت، وگرنه...

و فرشته ها همه گریستند. اما انسان نرفت. انسان نمی توانست برود. انسان بر درگاه بهشت وامانده بود. می ترسید و مردد بود.

و آن وقت خدا چیزی به انسان داد. چیزی که هستی را مبهوت کرد و کائنات را به غبطه واداشت.

انسان دستهایش را گشود و خدا به اواختیارداد.

خدا گفت: حال انتخاب کن. زیرا که تو برای انتخاب کردن آفریده شدی. برو و بهترین را برگزین که بهشت، پاداش به گزیدن توست.

عقل و دل و هزاران پیامبر نیز با تو خواهند آمد، تا تو بهترین را برگزینی. و آنگاه انسان زمین را انتخاب کرد. رنج و صبوری را. واین آغاز انسان بود

عرفان نظر آهاری.وبلاگ نفس عمیق.



  • مهم نیست